عکس دل و جیگر سیاه میزنن رو پاکت سیگار که به خیال خودشون ما رو ترک بدن ...
مشتی ما اگه دل و جیگرمون نسوخته بود که سمت سیگار نمیرفتیم ...
در سینه ام زخم های عمیقی هست !
انگار کسی مرا با زیر سیگاری اشتباه گرفته است . . .
تو با اون بخواب ، من با دیازپام . . .
تو از اون کام بگیر و من از سیگار . . .
سیگار میسوزد، کم میشود ، ولی تکرار میشود
من میسوزم…
کم میشوم…
ولی دیگر تکرار نمیشوم…
نگران شب هایم نباش . . .
تنها نیستم !
بالشم. . .
هق هق سکوتم. . .
قرص هایم . . .
پاکت سیگارم . . .
لرزش دستانم . . .
همه هستن، تنها نیستم . . . !
آتشی از نگاهت می خواهم !
سالهاست که این نخ سیگار در دستم خاموش است…
سیگاری روشن میکنم و به خاموش بودنم فکر میکنم
کام عمیق همراه آهی کوتاه…
بیرون میدم دودش رو کمرنگ میشه…
مثل خودم . . .
نفسم میگیره از زندگی اجباری…
این بار سیگار را بکش، از طرفی که می سوزد ؛ تا بدانی چه میکشم…
اطلاعات کاربری
لینک دوستان
آرشیو
آمار سایت