اونقد آدما خون خودشون رو کثیف کردن
که مجبور شدم برم گیاهخوار بشم !
(از دفتر خاطرات یک پشه)
از یه ماره میپرسند : بزرگ ترین آرزوت چیست؟ میگه دوست دارم بدوم؟!.
یه روز یه ماره داشت بدورو میرفت
.
.
.
.
آخه مار پا داره تا بدورو بره آخه
والا ...
سگ و گربه ازدواج میکنن...
با هم تفاهم نداشتن طلاق گرفتن.
چیه حتما" منتظری بگم بچشون چی شد؟؟ آره؟؟
اگه بچه دار می شدن تو خرجشو می دادی با این گرونی ؟ اعتراف کن ؟!!؟
گـــــربــــه هـــــا ســـاعـــت 9 شــــب کــــنـــارِ تـــیـــر چــــراغ بـــرق جــــوک مـــی گـــویــند و پــــلــــاســـتـــیــک هـــای زبـــالـــه از خـــنـــده "مـــی تــرکــنــد".
به یکی میگن فرق خر و گوسفند چیه
میگه خر وقتی از خیابون رد میشه اینور اونور نگاه میکنه بعد رد میشه ولی گوسفند مث خر سرشو میندازه پایین رد میشه
آن کبوتر که لانه عشق می ساخت و برای زندگی پر پر میزد
بیچاره گربه خوردش...
یه بار یه ماره از سرکار میره خونه ، زنش میگه از فلان همسایه یاد بگیر هر روز دست پر میاد خونه ، ماره میگه خب بیشعور اون هشپاس !
آن چیست که نامرئی است و بوی هویج میدهد؟
.
.
.
باد معده خرگوش!
گورخره داشته از خط عابر پیاده رد می شده
به سمت خط خطی ها
میگه:مامان تویی ؟؟ چرا اینجا خوابیدی ؟؟
يه سگ ولگرد تو محله مون داريم كه يه چشمش كوره و يه پاش چلاقه؛ يكي از گوشهاش هم تو دعوا كنده شده؛ دمش هم بريدن!!!
.
.
.
.
من اسمش رو گذاشتم "شانس"